دانلود کتاب عاشق مترسک pdf فیلیس هستینگز
وقتی كه فهميدم او به من تعلق ندارد، سعی كردم خودم را از او جدا كنم و او را از افكار و احساسات خودم بيرون كنم. امّا تقريبا بلافاصله متوجه شدم كه كار غيرممكنی است. حلزون ها چه طور می توانند خارج از صدف خود زندگی كنند يا پروانه ها بدون پيلهٔ خود؟
📕 عاشق مترسک
آیا تاکنون با اندیشه های فانتزی و وهم آلود یک دختربچه به جهان رویاهایش سفر کرده اید؟ افکاری که ما را در دنیای شیرین و خیالی غرق کند تا مرز بین خیال و واقعیت را تشخیص ندهیم؛ همان ها که پرسش های فلسفی عمیقی از زندگی، مرگ و هستی مطرح می کند و ما را در طول داستان به چالش می کشد.
عاشق مترسک نوشته فیلیس هستینگز (Phyllis Hastings) ما را به یک مزرعه می برد. جایی که دختری ساده و روستایی که اندکی کند ذهن است، با پدری سنگدل و خشن زندگی می کند (به راستی زندگی می کند یا تنها روزگار می گذراند چرا که زندگی اش عاری از هر دستاویزی ست که بتوان با آن دلی خوش کرد. ) رابطه پدر با دختر یعنی کار و باز هم کار تا سر حد فرسودگی. دختر دوستی ندارد و حتی کسی نیست تا او را به نام بخواند.
خاطره خواهر ها و برادرهای کوچکترش هم که اکنون ازدواج کرده و مزرعه را ترک کرده اند، تصویر محوی است از تحقیر و دست انداخته شدن. مادر نیز سال ها پیش از دنیا رفته و دختر این حس تنهایی و جدا افتادگی را تنها با دیدن اشکال مختلف در ابرها، ریزش رقص گونه و غمناک برگ ها در خزان و تخیل رنگینش جبران می کند. روزی تصمیم می گیرد تا مترسکی بسازد ( چیزی در این دنیا که از آن خودش باشد و جایگزین تمام نداشته های گذشته و حال). با سختی اما عشق، وسایل مورد نیاز را فراهم و بالاخره مترسک را درست می کند. دلش می خواهد او را در اتاقش نگه دارد اما پدر مجبورش می کند تا مترسک..